اتاقی ازان خود : نیلوبلاگ

ساخت وبلاگ

تیاتر خیابانی،کنشی برای همبستگی

سمیرامیس بابایی

ماهنامه‌ی دنیای تصویر

برای مبارزه با شرایط اقتصادی که زندگی مردم را به یغما می برد، نیروهای نظامی که جمعیت و زمین را نابود می کند،و مقابله با آن ساختارهای بسیار قدرتمندشان به پیوندهای محکم همبستگی نیاز داریم.

جودیت باتلر [1]2022

مقدمه

اجرهای خیابانی تقریبا در همه فرهنگ ها انجام می شود و قدمت آن به زمان های دور به دوران باستان برمیگردد. می گویند اولین شعبده بازان در مصر باستان ظهور کردند .آنها با چرخاندن بشقاب و فنجان توجه رهگذران را به غرفه های سفال جلب می کردند . سالیان درازی گذشت که این نمایش های خیابانی از شعبده و اجرای موسیقی و رقص و نمایش با خرس و خروس و میمون همچون طفلی رشد کند و بالنده شود و به بّعد اجتماعی و دوران بلوغ خود برسد و به شکل تیاتر خیابانی دربیاید و همراه کننده اعتراضات سیاسی شود.

تیاتر خیابانی اغلب به عنوان نمایشی در فضای باز،خیابان یا پارک تلقی میشود. گرچه هر آمدنی از سالن مسقف به فضای باز تیاتر خیابانی محسوب نمی شود. از طرفی تیاتر خیابانی دشوارتر از تیاتر صحنه ایست. مخاطب برای پولی که بابت تیاتر صحنه ای پرداخته است حتا اگر با نمایش ارتباط هم برقرار نکند یا درگیرش نشود معمولا تا آخر به تماشای آن می نشیند. اما در تیاتر خیابانی هر لحظه باید مواظب بود توجه مخاطب کم نشود و البته بهترین تمرین برای خود بازیگران هم هست که در ارتباط با مخاطبین ریتم خود را بهبود بخشند.

تیاتر خیابانی با ماهیت سیاسی پا به عرصه حضور گذاشت ورود تیاتر خیابانی در تظاهرات سیاسی اواخر قرن نوزدهم و بیستم قریب الوقوع شد. به این ترتیب این یک پدیده ی قرن بیستمی برخاسته از نیازهای خاص دنیای مدرن است.

علت ظهور تیاتر خیابانی نیروی برآمده‌ی ناشی از اجبارهای اجتماعی و سیاسی است و در واقع این دغدغه های سیاسی اجتماعی و توجهات اقتصادی است که مردم را چه در اعتراضات و چه در نمایش به خیابان ها ‌کشاند.این تیاتر می تواند با طیف گسترده ای از مردم به خصوص قشر محروم و به حاشیه رانده شده در ارتباط باشد. و می تواند به عنوان ابزاری برای اطلاع رسانی عمل کند و برای ایجاد همبستگی موضوعی موثر واقع شود.

تیاتر خیابانی به مثابه ی مبارزه

ماهیت تیاتر خیابانی اغلب: نمایشی است علیه قدرت های سرکوبگر و بسیار متن محور است. در این شکل تیاتر اجراها بالاخره از معبد خود(سالن نمایش ) خارج می شوند و پا به خیابان می گذارند خیابانی که متعلق به نمایش های روحوضی و کمدیا دل آرته و شوخی بازی بود. در این هنگام بسیاری از اجرا کننده ها انگیزهای سیاسی داشتند و زمینه ی حضور آف برادوی در مقابل تیاتر زینتی برادووی نیز بوجود آمد. و رژه های کارنوالی تیاتر نان و عروسک ،تیاتر اودین و تیاتر تجربی گروتفسکی پا به عرصه ی ظهور نهاد.اجرهای خیابانی افرادی را که شاید هرگز به تیاتر سنتی نرفته بودند به رویارویی مستقیم و درگیر با خود دعوت می کرد و فرقش با تیاتر اعتراضی در آن بود که تیاتر اعتراضی خطاب خود را به ستمگر می دانست اما این تیاتر در زمانه ی خودش نو ظهور و مستقیما خطابش به ستمدیده گان و هدفش تجمع و بسیج آنها برای کشف راه ها و ابزار های مبارزه با ظلم بود.نمایش های کارگری که توسط خود کارگران در چهارچوب مبارزات سندیکایی در دهه های 80 و 90 اجرا میشد نمونه هایی از تیاترمبارزاتی است.

در دهه 1960 در جنبش دانشجویی فرانسه که از روزنامه، تراکت، پوسترهای دست ساز یا چابی و فیلم برای آگاه کردن مردم درباره خواسته های خود استفاده می کرد نمایش های کوتاه خیابانی -به عنوان ابزاری برای تهییج مخاطب و ایجاد مباحثه بین مردمی که اغلب از یکدیگر پرهیز می کردند- ظهور پیدا کرد. چیزی که انها را کنار هم جمع می کرد میل و اشتیاق‌شان به استفاده از ابزارهای مختلف سیاسی برای رساندن خواست خود بود. گرایش به اجیت پراپ [2] ، و در عین حال سعی در خلاقیت و محدود نماندن در کلیشه های سیاسی .آنها تیاتر را وسیله ای برای درهم شکستن بدیهیات عرفی می دانستند.این جنبش شعار یا بهتر است بگوییم راه و روش زیست و اندیشدنی را دنبال می کرد :«واقع بین باش به غیرممکن ها بیاندیش[3]» آنها می خواستند مردم از لاک پذیرش منفعلانه شان بیرون بیاید.

صفدر هاشمی بنیانگذار یکی از گروه های تیاتر خیابانی که سبقه ای طولانی در تیاتر خیابانی هند دارد ظهور این نوع تیاتر را در کشورش زمانی می داند که کارگران اتحادیه های خود را در اواسط قرن نوزدهم سازماندهی می کردند . تئاتر خیابانی هند به عنوان هنری برای نشان دادن مردمان عادی گسترش یافت و از این رو فرم جدیدی از تئاتر جوانه زد که با عنوان«تیاتر توسط مردم برای مردم» شناخته شد: مردم عادی،زندگی روزمره شان ، مشکلات و دغدغه های آنها. این فرم خاص تیاتر در به تصویر کشیدن شرایط اجتماعی و سیاسی و اقتصادی هند تبدیل به یک هنر کاملا تاثیرگذار شد. گروه های فمینیسی در هند در اوایل دهه 80 نیز به تیاتر خیابانی روی آوردند و نمایش های بسیاری خوبی اجرا کردند.

در سال 1980 کمپانی تیاتر خیابان جانکشن در آفریقای جنوبی تیاتری به نام «امنیت» را در حمایت از اعتصاب کارگران اتحادیه کارگری اجرا کرد. تئاتر امنیت در مکان هایی بیرونی در جایی که مردم تجمع می کردند در کلیساها و سالن های اجتماعات برگزار می شد. و عواید آن هم به صندوق اعتصاب داده میشد. اما مهم تر از کمک های مالی تاثیر گسترده یِ آگاهی بخشی بود که در مورد معیشت کارگران و مشکل فزاینده ی بیکاری در اذهان ایجاد می کرد. امنیت مخاطبین زیادی داشت اما به دلیل جو حاکم آپارتایت بازیگران می بایست بعد از اجرا سریعا صحنه را ترک می کردند و برای همین امکان ایجاد فضا برای بحث و گفتگوی مخاطب که هدف ثانویه تیاتر خیابانی است بوجود نیامد.

تیاتر خیابانی به مثابه ی همبستگی

می توان تیاتر خیابانی را اقدام تعمدیِ گروهی از افراد برای اجرای نمایشی به منظور جلب توجه یا کاوش بیشتر پیامدی سیاسی یا موضوعی سیاسی دانست. به عبارتی تیاتر خیابانی به هدف تبلیغ پیام های اجتماعی و سیاسی و ایجاد آگاهی در میان توده ها درباره ی مسایل اجتماعی سیاسیِ زمانه ی خود است. این تیاتر همیشه دستگیر طبقه‌ی مستضعف است و صدای خود را در برابر و ظلم و استثمار بلند می‌کند. این تیاتربا ماهیت ذاتا انفجاری اش صدای اقشار به حاشیه رانده شده ی جامعه نیز هست و یک تیاتر مداخله‌جو،پدیده ای تاریخی(به طور مثال در موقعیت های تاریخی خاصی ظهور می کند) و چپ گراست. در درجه اول به دنبال آگاهی بخشیِ بخش های به حاشیه رانده شده ی جامعه است و میل به خودتوانمندی این اقشار دارد.

پس در نسبت تیاتر خیابانی با کنش سیاسی جمعی تردیدی نیست. اگر بپذیریم همبستگی رابطه ای سیاسی است که از طریقه مبارزه شکل گرفته باید این را هم قبول کنیم که محتوای هر اجرایی بسته به قدرت و قوت تیاتر خیابانی، تاثیر قابل ملاحظه ای بر آموزش عمومی دارد. افرادی که دور هم گرد آمده اند این کار را به عنوان یک کنش سیاسی و هدف مشترک انجام می‌دهند. آنها از چیز مشترکی محروم شده یا محدود گشته‌اند.

باید توجه داشت که همبستگی از جهاتی با دوستی متفاوت است در دوستی ما منافع فرد دیگر را جزو منافع خود در نظر می گیریم(یا طوری رفتار می کنیم که گویی چنین است) همبستگی اما شناسایی وضعیتی است که باعث رنج گروهی می شود، فارغ از اینکه آن افراد چه کسانی هستند یا فرد بصورت شخصی به آنها اهمیت می دهد یا نه. به عبارت دیگر دوستی پاسخی است به نیازها و علایق دیگران و در مقابلش همبستگی واکنش جمعی به وضعیتی ناعادلانه بدون در نظر گرفتن شخصیت فردی یا اجتماعی هر فرد . همبستگی به معنای دفاع از یگدیکر است زیرا سرنوشت دیگری را در سرنوشت خود دخیل می دانیم .همبستگی یک جور پذیرفتن مسوولیت و تعهد اخلاقی افرادیست که می خواهند در رابطه با یکدیگر انسانی رفتار کنند. ایستادن در کنار کسانی که قربانی بی عدالتی شده یا تحت ظلم هستند و با قدرت های سرکوب گر مبارزه می کنند و نیازمند تعهد اخلاقی و عملی است. برای همین همبستگی با پز انسان دوستانه تفاوت دارد همبستگی با پراکسیس همراه است. تیاترخیابانی این نوع همبستگی را به عنوان یک رابطه ی سیاسی ایجاد می کند. تیاتری که مستلزم آن است که پاسخی فراتر واکنش نوع دوستانه از مخاطبان خود بگیرد. در پایین ترین سطح آمادگی برای رها کردن بخش خودخواهانه مخاطب است و در عالی ترین سطح نوعی احساسِ بودن از طریق دیگری ایجاد می کند. اگر تیاتر خیابانی بتواند تاثیری جز احساساتی شدن مخاطب بوجود بیاورد و به برانگیختن احساساتی بیانجامد که ساختارهای قدرت را در ذهن مخاطب به چالش بکشد آن وقت لایق نام خود خواهد بود در غیر این صورت چیزی جز معرکه گیری و نمایش حاجی فیروی نخواهد بود و نام تیاتر را هم بردوش خود نمی کشد. او باید بتواند تغییر را اجبار کند، باید تغییردهنده و انقلابی و افشا کننده باشد. انقلابی بدان معنا که هر چیزی را که قابل تهمت و تعرض است مورد حمله قرار دهد زیرا که تئاترِ قربانیان است و از دریچه ی نگاه قربانیان می بیند و قربانیان را وا میدارد به قدرت ذهن و بدن خود اعتماد کنند.باید خوراک همه کسانی باشد که به خوراک نیازدارند. نوعی اجیبب پراب برای زیبایی ذهن انسان. این یک تئاتر سیاسی است سلاحی است برای کمک به مردم.

آیا تیاتر خیابانی می تواند بسیج ایجاد کند؟

مهم ترین ویژگی تیاتر خیابانی شریک دانستن مخاطب در دغدغه ی ای مشترک است. اجرا به غیر از ایجاد جرقه در ذهن مخاطب باید بتواند به عنوان مربی عمل کند و اجراکننده باید اشراف خوبی در مورد موضوع و درک روشنی از چگونگی ایجاد شرایط تعاملی داشته باشد تا تعادلی بین گوش دادن وتشویق به مشارکت و اشتراک گذاشتن دیدگاه ها به راحتی صورت بگیرد. آیا تیاتر خیابانی می تواند بسیج ایجاد کند ؟ شاید جواب منفی باشد اما در شکل ایده آلش می تواند ایجاد یک علامت سوال بزرگ در ذهن مخاطب باشد تا شاید نسبت به هم نوعان خودش همدلانه تر رفتار کند و یا خشم مشترکی را فریاد بزند. در واقع می تواند مکان های غیرآگاهانه ی سیاسی را به فضای خرد سیاسی تبدیل کند. و ایجاد امکان بازتاب انتقادی بعد اجرا را فراهم آورد .این گفتگو بخشی از اجراست و جز لاینفک آموزش عمومی است.

آغوش رایگان اجرایی کوتاه و موثر برای همبستگی

ادعای عجیب خبرگزاری فارس؛ «آغوش رایگان» روش جدید سرقت کوشی است!

شاید به عنوان یک اجراکننده باید بیاموزیم که چگونه فضای عمومی را آماده کنیم تا مردم به مخاطبینی فعال تبدیل شوند. اجرای آغوش رایگان باوجود اینکه ساده و خطی بنظر می رسد یک تئاتر موفق خیابانی است. ژشتی که از اندک فرصتی که در فضای عمومی دارد (مسئله زمان کوتاه و مکانی است باید هر چه سریعتر آن را ترک کند) استفاده می کند تا توجه مردم را به مسئله‌ای جلب کند. ترس و غربیگی( گاها در ضمیر ناخودآگاه )مردم نسبت به مسئله ای که همیشه تابو عرفی قانونی و ذهنی افراد بوده است.کمبود محبت و همدلی و پیوند آدم هایی که در عین غریبگی درد مشترکی دارند . نوع برخورد ما با این پدیده عناصر اجتماعی زیادی را متبادر می کند ایجاد پیوند حسی قوی، آگاهی از فرهنگ سنتی که آدم هایش را از هم دور کرده، در هم شکستن این حباب تفرقه افکن، ایجاد حس امنیت در کنار دیگری، و ایجاد حس آگاهی از مسئله ای روانی که بشدت سیاسی است.

در واقع آغوش رایگان به ما یادآوری می کند که چه چیزی کم داریم . درکِ حالت تدافعی‌ای که نسبت به در آغوش کشیدن یکدیگر داریم، ترسی که از آسیب رسیدن و جرم انگاری ماجرا حس می کنیم.ترسی تعلیم یافته از نپذیرفتن احساس همدلی غریبه ها که باعث تفرقه و ضدهمبستگی است و باب میل دولت ها .مخاطب به محض اینکه تن به تعامل می دهد انگار از بسیاریِ بار روانی موضوع کاسته است .« قدم اول را برداشتیم و چیزی هم نشد عمل قبیحه ای نبود و اتفاق بدی هم نیوفتاد»، در قدم دوم کنکاش مخاطب با خودش است « یک جور احساس رهایی دارم و نمی دانم چرا»،« دلم می خواهد افراد را در آغوش بکشم» «احساس کردم می خواهم در حمایتی شریک باشم» «انگاری که سال هاست هم درد یکدیگر بودیم» «احساس شرم داشتم ولی حالم خوب است »دراین گام یک کنش احساسی اجتماعی و در عین حال سیاسی محکم اتفاق میافتاد و از لحظه شرکت در آن مخاطب وارد فاز همبستگی می شود. او به همراه همه ی آنهای دیگری که در آن چالش شرکت کرده اند در یک گروه متحد قرار گرفته است. نکته تاثیرگذارتر اما ایجاد حس جسارت و جرات در افراد محافظه کارتر است و نیز برخورد افرادی است که از فضای فرهنگی که به آن دعوت شده بسیار دور اند.جالب این جاست بسیاری از این مخاطبین با حسی کنجکاوانه وجستجو گر و نه متعصبانه به این پدیده ی خیابانی می نگریستند.

اینجاست که همان بازوانی که می تواند علیه شکستن تابو ها بیاستد و دست به خشونت بزند با بازوان گشوده ای مواجه می شود که او را تنها به ایجاد یک حس همدلانه و نه چیزی بیشتر و نه انحرافی دعوت می کند و بسته به اینکه اجراگر زن یا مرد باشد این حس و تجربه مشترک متفاوت می شود. این اجرا نمونه کاملی از یک اجرا کنشگر اعتراضی و تعاملی است. دیده شده که حتا وقتی اجراگر زن است و مخاطب زن او را در آغوش کشیده باقی مخاطبین با شور دست زده اند. یک فضای دراماتیک که در آن همه از این در آغوش کشیدن احساس شادی غم آلودی دارند. شاید حس محرومیت زن از حقوقش، حس تنهایی، حس آغوشی محبت آمیزی که رنج های دیگری را درک می کند را احساس می کنند و با تشویق شان سعی دارند بگویند که ما همه با هم هستیم و از هم حمایت می کنیم. همین اجرای کوچک ساده و بدون دیالوگ تلاش در تجربه ی حسی بزرگی دارد که با برانگیختن احساس های متناقض و در هم گره خورده همراه است و گاهن به خلق ارتباط و برقراری دیالوگ بین اجراگر و شرکت کننده و مخاطبین با هم می انجامد. تاثیر فرهنگی این اجراگران شجاع که ریسک اجرا آن را به جان خریدند بسیار ژرف بوده است و گزاف نیست بگوییم که شاید بخشی از خیابان های اکنون مان را به این کنشگران ا مدیونیم. سخن کوتاه تیاتر خیابانی یک تیاتر اجتماعی است و«ما خود را درگیر می دانیم....زیرا که باور داریم مبارزه ما نه فقط برای از بین بردن قدرت های ظالمی است که مردمان را تحت سیطره خود دارند که برای ساختن جهانی نو است.»


[1] فیلسوف آمریکایی که در زمینه مطالعات جنسی می نویسد و آثارش بر فلسفه ی سیاسی و فمنیسم موج سوم و نظریه های ادبی تاثیرگذار بوده است.

[2] به معنای تبلیغات پرشور. این اصطاحی است که چپ ها در برابر مقاومت سیاسی رسمیت یافته ی راست آزآن بهره می گیرند. اگرچه این واژه از ابتدا نکوهیده نبوده. (و حتا راست گراهای آمریکایی از همین عبارت در توصیف تلاش هایی برای مجذوب ساختن ویتنامی ها بهره می جستند) اما در غرب به سرعت دلالت های صمنی منفی به خود گرفت

[3] این گفته منسوب به ارنستو گورا دلا سرنا ملفب به ارنستو چه گوارا شناخته می شود

اتاقی ازان خود...
ما را در سایت اتاقی ازان خود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : samiramisbabaieaa بازدید : 24 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 16:41